1) جمعه شب فیلم موهولن درایو(Mulholland Dr. (2001) یکی از آخرین کارهای دیوید لینچ رو دیدم! نمیدونم نظر شما در مورد کارهای لینچ چیه ولی به نظر من این فیلم یک کابوسه. کابوسی که دو شخصیت اول فیلم هر دو درگیر اون هستن ولی کابوسو فقط یکی از اونا داره می بینه! تعویض شخصیتی که در چند تا از فیلم های لینچ (مثل بزرگراه گمشده Lost Highway) دیدم در این فیلم هم هست و انقدر حوادث گاهی درهم آمیخته هستند که هر کسی برداشت خودشو میتونه از فیلم داشته باشه!... اگه شما هم دیدینش نظرتونو بگین شاید به یک نتیجه ای برسیم!
2) یک سفر کوتاه در پیش رو دارم که بعد از برگشتن طی یک گزارش میگم کجا و چکار کردم! (قراره یک جایی هم برم که نمیدونم خوب خواهد بود یا نه واسه همین نمیگم که اگه بد بود به روم نیارم!) البته بخاطر همین سفرم هست که این روزها کارام چند برابر شده و باید اون دو سه روزی که نیستم رو الان جبران کنم!
3) اینم یک جوک دوبله نشده قشنگ!

A woman was in bed with her lover when she heard her husband opening the front door. "Hurry!" she said, "stand in the corner." She quickly rubbed baby oil all over him and then she dusted him with talcum powder. "Don't move until I tell you to," she whispered. "Just pretend you're a statue."
"What's this, honey?" the husband inquired as he entered the room. "Oh, it's just a statue," she replied nonchalantly. "The Smiths bought one for their bedroom. I liked it so much, I got one for us too."
No more was said about the statue, not even later that night when they went to sleep. Around two in the morning the husband got out of bed, went to the kitchen and returned a while later with a sandwich and a glass of milk.
"Here," he said to the 'statue', "eat something. I stood like an idiot at the Smiths for three days and nobody offered me as much as a glass of water."

برای تمدد اعصاب هم سری به این لینک بزنین!
اینم تو وبلاگ زهرا خانوم دیدم! امسال باید هفت سینمو اینجوری بچینم!!
مطلب جشنواره سال 82 دشمن شناس رو تو فانوس فانوس بخونین!
Permanent Link □ نوشته شده در ساعت 12:13 PM توسط fa